باز هم امروز بعد مشاوره (جلسه دوم) حس خیلی خوبی گرفتم، دنبال دلیل گشتم، درسته مشاوره باعث شد امیدوار بشم که گره های ذهنیم رو دارم حل میکنم ولی دلیل دیگه ی حال خوبم باز همون لذت از حس رسیدگی کردن به حال خود بود.


چهار کیلومتر بلکم بیشتر پیاده روی کردم، 
کتاب از حال بد به حال خوب (که از مشاور پرسیدم چطوره؟) رو گرفتم و یه اسباب بازی برای تولد برادر زاده ام.
خلاصه زدم به بیخیالی و خوب خرج میکنم، تولد برادر زاده اول و دوم و هدست و مشاوره و کتاب و قطعه الکترونیکی برای تعمیر کارت گرافیک و . تو همین دو هفته، فکر کنم نزدیک به هشتصد تومن شد،

دلیلم راحت خرج کردن هام چی بود؟ وقتی اسم عجیب قراچه داغی روی کتاب رو دیدم، یادم اومد این کتاب رو چندین وقت پیش نزدیک به سه چهار سال پیش میخواستم و نگرفتم. گفتم چرا خودم به خواسته های خودم رسیدگی نکنم. راستش میخواستم امسال خرج سفر هم کنم، شاید گرجستان، ولی باز گفتم نصف خرج سفر سه روزه رو که بالاخره لذتش گذراست رو میذارم برای اینکه اینطوری به شخص خودم رسیدگی کنم.

خلاصه که خوبه، ایشالا کار واسه همه باشه و از طمع و پول دوستی دور بشیم، برای حال دلمون انرژی بذاریم. 

آخه من فکر میکنم میبینم قبل از سرکار رفتن چقدر به سرمایه گذاری برای شخص خودم فکر میکردم، میگفتم دوره تخصصی فلان رو میرم و . ولی بعد از مدتی، درگیر پول گذاشتن رو پول شدم.

هرچند خدایی پس انداز هم مهمه و از نتیجه کارم هم یه جور دیگه ای راضی هستم.

 

+ آخرش میبینی وی نه کتاب را خوانده و نه از نتیجه انرژی گذاشتن هایش راضی است :)) خاک بر سر :))

کتاب ,رسیدگی ,مشاوره ,خودم رسیدگی ,برادر زاده ,تولد برادر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آموزش دیجیتال مارکتینگ rahweb o-life کلاس ششم محسن احمدی استراتژی بازاریابی ناب مطلب - سایت تفریحی اسم بچه محسن چت